محل تبلیغات شما

چند روز دیگه مانده به 27 دی 

و هرکی در آستانه 32 سالگی 

راستش تنها جایی که از هرکی مانده اینجاست 

خوشحال شدم که رمز عبور یادم بود 

راستش خیلی فراموش کار شدم 

عاشق شدن را فراموش کردم 

دوست داشتن را فراموش کردم

دلشوره ای از سر شوق را فراموش کردم 

 حتی خودمم را گویا فراموش کردم 

خوشحال شدن را فراموش کردم 

 

اما 

اما نمیدانم چرا فراموش نمیکنم 23 سالگی ام را

چرا ذهنم در اون سال مانده 

گویا خودمو جا گذاشتم در آن سن 

در آن سال

 

چند روز دیگه 32 ساله میشوم

اوریانا فلاچی می گفت 

سی سالگی مثل شراب زیباست و شیرین 

حتی 31 32 33 و .

اما چرا برای ما شیرین نیست .

و برای هرکی 

هیچ چیز شیرینی وجود ندارد 

شاید خیلی ها از دور نگاه کنن 

قدرت ، ثروت ،تحصیل ،خانواده 

همه هست اما .

هیچ چیزی دیگر خوشحالم نمیکند 

و هرکی در آستانه ی32 سالگی 

دور شده 

از شهوت قدرت

شهوت مال 

شهوت بوسه

شهوت دیده شدن 

خسته نیستم 

اما

نا امیدم 

از اینجا بودن یا از اینجا رفتن 

حتی بیرون از این شهر و یا کشور هم خوشحالی نیست 

راستش همیشه دوست داشتم مادر شم 

اما امروز بیشتر از هر زمانی دور شدم از این شهوت ،شوق و نیاز 

به چه حقی انسانی را وارد چنین دنیای زشتی کنیم .

و دنیا هر روز زشت تر و زشت تر از قبل ‌‌‌.‌‌‌

عادت داشتم در روز تولدم بنویسم از آینده از گذشته

و هرکی در کوتاه برد ترین آینده ی خود است 

و اصلا نمی تونم هیچ آینده نگری یا بلند نگاری ای کنم 

توان ندارم 

و در غیر قطعی ترین 

مسموم ترین 

زشت ترین برهه ی تاریخ 

چگونه میشه حرف از آینده زد ‌‌‌‌‌‌‌

 

راستش 

گویا آدمی برای بقا نیاز به دشمن یا جنگ فرضی دارد 

تنها در حالت جنگ است که فقط و فقط می توان به آینده فکر کرد 

در حالت جنگ هست می توان انگیزه داشت برای بقا برای ماندن برای پیروزی 

 

دوستم میگفت 

مشکل تو اینه 

زود بزرگ شدی و زود به همه چیز رسیدی

 

نمیدانم 

اما من هنوز عشق می خواهم 

اعتماد میخواهم 

آغوش امن میخواهم

 

اما نه در گذشته

در اینده 

با انسانی دیگر 

با لبخندی دیگر 

با صدای تپش قلبی دیگر 

 

تولدم پیشاپیش مبارک 

خداوندا برای خود دعا میکنم 

رسم امانت داری را بیشتر بیاموزی

شجاعت را بیشتر عطا کن 

عشق را هدیه کن 

خداوندا اگر هستی که ظاهر نیستی و خوابیدی وقتی بیدار شدی 

لبخند را به یک کشور به یک دنیا عطا کن .

من در 32 سالگی مرده ام ...

چند روز مانده به هرکی ، به تولدم

اینجا باز امن ترین جای ممکن و واقعی ترین من ممکن

آینده ,هرکی ,روز ,مانده ,جنگ ,ی ,را فراموش ,هرکی در ,زشت تر ,از آینده ,می توان

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها